گریستم
|
|
دیشب ز داغ زینب کبری(س) گریستم چون مرغ پر شکسته ی تنها گریستم
با یاد کربلا و زینب(س) و داغ و مصیبتش در لابلای نیزه و سرها گریستم
اشکم به یاد زینب کبری(س) روانه بود یک زن میان لشکر اعدا گریستم
او زینب(س) است و کوه مصیبت به دوش اوست با یاد آن مصیبت عظمی گریستم
گفتم که تسلیت دهمش وقت گفتنم بغضم شکست و من همه شب را گریستم
دریای غم به سینه ی زینب(س) نشسته بود یک قطره اش شنیدم و دریا گریستم
بار سفر ببست و به جنت مقیم شد با یاد غصه هاش من اما گریستم
|
چهارشنبه 91 خرداد 17 |
نظر بدهید
|
|
|
|